رها و رونده

رها و رونده

آینه ای را که به ایوان می بردم از دستم افتاد شکست و هزار تکه شد.
به جای آنکه غصه بخورم مینشینم و به دقت تکه تکه ی آینه را کنار هم می چینم.
وقتی همه را میچسبانم میبینم اشتباه کرده ام و چند تکه را جا به جا گذاشته ام .
جوری که گوش هایم را جای دهانم گذاشته ام و چشمهایم تا به تاست .
چشم راستم را جای چشم چپم گذاشته ام .
دوباره مینشیم همه را جا به جا میکنم .
از نو تکه های آینه را به هم میچسبانم
از نو :) D:

پیوندها

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

سلام علاقه‌ی خوبم

علاقه‌جان من

خوبی؟

می‌گویم،

به حرمتِ آن‌چه که از ما رفته و عمرش می‌مانیم،

بیا سالِ تازه را جوری دیگر شروع کنیم

هر روز را روزِ آخر وُ

هر هفته را هفته‌ی آخر وُ

هر ماه را

آخرین ماه،

برای دوباره شروع شدن بدانیم!


هی هر روز را به هم تبریک بگوییم وُ

هی هر ماه را

به هم سلام

و هر سال بیشتر عاشق هم باشیم وهم‌دیگر را

بیشتر دوست داشته باشیم


و هی به هم بگوییم:

سلام.

حالِ تازه مبارک

سالِ تازه قشنگ باشه...



"افشین صالحی"

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۱:۲۷
fateme norouzi